صادق تهرانی

اگر چه به علل و دلایلی فرهنگی و اجتماعی که بایستی در جایی دیگر مفصلاً به آن پرداخت، چند سالی است که تعداد اشخاصی که تجارب معنوی غیرمعمول و یا مشاهداتی خاصی داشته اند افزایش یافته است، اما بزرگان علم و عرفان، گفتن این مطالب نزد مردم عادی را نهی کرده‏اند. حال چه باید کرد که اطرافیان یک مرجع عالیقدر و فیلسوف و فقیه و شاگرد برجسته امام(ره)، در قم همچون دل کوچک و کم طاقت بعضی افراد، قدرت نگه‏داری راز و امانت مردم را نداشته اند.

بعد از چند سال هنوز این مسئله حل نشده است که چرا احمدی نژاد ماجرای "نقل قول دیده شدن هاله نور در کنار او در سخنرانی سازمان ملل توسط یکی از سران کشورهای حاضر، و بیان آن نزد آیت الله جوادی آملی" را توضیح نداده و از پرداختن به آن دوری می کند؟

این بار مهدی کروبی که در انتخابات نقش مکمل میرحسین موسوی را ایفا می‏کند، این موضوع قدیمی و فراموش شده را دوباره مطرح کرد. با آب و تاب و حاشیه پردازی چند سایت نزدیک به فرزندان هاشمی هم فیلماین ماجرا به همراه دو واکنش پاسخ گریزانه احمدی نژاد در برابر دو خبرنگار داخلی و خارجی منتشر شده است. این فیلم در قالب چند میلیون سی دی توسط ستاد جنگ روانی علیه رئیس جمهور تکثیر شده و دستگاه صداقت سنج آنان، به زعم خود موفق شده‏اند حتی ایمان منتخب محبوب ملت را نیز نفی کنند. حال آن که به باور اکثر مردم، صفت "دروغگویی" بر چسبی است که سران الیگارشی ثروت و قدرت برای احمدی‎نژاد در نظر گرفته‎اند.

اما سئوال اصلی این است کهاگر برایمحمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور، چنین ماجرایی گذشته، پس نه تنها نباید از تکرار آن در تریبون‏های عمومی ابایی داشته باشد بلکه بنا بر اصل عوام فریبی، باید این موضوع را بارها و بارها بر تریبون‎ها نقل کند و مردم را با آن بفریبد.

جهت یادآوری باید گفت دقیقاً همان کسانی که این قصه را نقالی می کنند و ماجرای "هاله نور" را با تقطیع و حذف مقدمه و مؤخره علنی کرده‏اند، همزمان بر این طبل می کوبند که مملکت را نمی توان با خرافه اداره کرد و رئیس جمهور را به عوام فریبی متهم می‎کنند. آیا منظور آنها از اداره مملکت، دفتر و بیت آن آیت الله عظیم الشأن است، و مقصودشان از عوام فریبی معاذالله خود حضرت آیت الله بوده است؟ این ماجرا آنگونه که نقل می شود فقط در محضر معظم له، و در یک جمع کاملاً محدود و خصوصی رخ داده است، بنابراین چه جای عوامفریبی و خرافه گرایی و تظاهر و ریا و ده ها صفت رذیله ای بوده است که اکنون به این بهانه بهاو نسبت داده‎اند؟

مسئله ای که برای خیلی از اشخاص و حتی علاقه مندان احمدی نژاد نیز مبهم مانده، سؤال از علت "گریز" احمدی نژاد از توضیح و تشریح کامل و دقیق این ماجراست. در حالی که، با اندکی تأمل روشن می شود که احمدی نژاد نفیاً و اثباتاً نمی بایست در سطح عمومی به این موضوع بپردازد و جزئیات را تشریح کند. چون جنس مسئله ای که در آن جلسه خصوصی و محضر عالمانه طرح شده و متأسفانه نامحرمان کم ظرفیت نیز در آن حضور داشته اند، از سنخی نیست که بخواهد در تریبون های عمومی برای مردم داخل و خارج بیان کند. "گوش نامحرم نباشد جای پیغام سروش" و چه بسیار نامحرمان که شنونده تریبون های عمومی داخل و خارجند.

از دید کسانی که احمدی نژاد را مانند بسیاری از خوبان و نیکان به عنوان یک خادم مؤمن اسلام و ایران شایسته توجهات خاص معنوی می دانند و احتمال اینگونه عنایات را بر او نیز روا می دارند، چنان که بسیاری از مردم در سطوح مختلف علمی و اجتماعی به میزان اخلاص و ایمانشان در معرض انواعی از این عنایات بوده اند، خطای احمدی نژاد آن بوده که چرا خود، ولو در جمعی خصوصی آن را بر زبان رانده است.

حتی برخی بر این عقیده اند که بخشی از صدمات حیثیتی و آبرویی وارد آمده بر او شاید به دلیل همین ناپرهیزی و اسرارگویی او بوده است.

لاجرم به مصداق "آنکه را اسرار حق آموختند، مهر کردند و دهانش دوختند" او بایستی سکوت و گریز در بازگویی مجدد را پیشه می کرد که بیشتر بر آتش فتنه نیفزاید. زیرا اگر آن ماجرا را تأیید می کرد، خود به دست خود، آن هم در مقام ریاست جمهوری سخنی خاص اهل معنا و مجملی قابل تفاسیر گوناگون و بلکه متضاد را بیان می نمود که نامحرمان و معاندان و کج فهمان و حتی دوستان دیرباور و یا ناباور را بیشتر برمی انگیخت و بر اتهام خرافه گرایی و عوام فریبی جنگ روانی دشمنان صحه می گذاشت.

دقت شود که این مسائل اصالتاً و فی نفسه به هیچ وجه خرافه نیستند بلکه تجربیات شخصی معنوی افراد هستند که جز اهل خبره و صاحبدلان کوی معرفت در مورد کم و کیف آنها نمی توانند نظر بدهند. اگر هم احمدی نژاد بیان آن حرف و نقل قول را تکذیب می کرد، مرتکب دروغ می شد. اما او همواره از پرداختن به شرح ماجرا گریخته و در قالب عباراتی مبهم، یا از مطلع شدنش نسبت به "خبر" آن از طریق روزنامه ها اشاره کرد و یا آنکه نفس "ادعای دیدن هاله نور توسط خویش" را نفی کرده است؛ همانگونه که به سؤال خبرنگار خارجی و نجف زاده پاسخ داد.

احمدی‎نژاداولاً بیان می‏کند یکی از سران کشورها که در مجمع حضور داشته به وی گفته است احساس کردم شما در حصاری از نور قرار گرفته اید، بنابراین در پاسخ به خبرنگار که گفته بود شما هاله نور دیده اید قاطعانه عنوان نموده اند که این مطلب را در روزنامه ها خوانده ام. در حقیقت ایشان زیرکانه عنوان نموده اند که انتساب این احساس به وی، کار روزنامه ها بوده است. البته وی در ادامه می‏گویند «من هم این را احساس کردم که حاضران پلک هم نزدند».

درمناظره با مهدی کروبی نیز شاهد بودیم که احمدی نژاد از شرح این ماجرا طفره رفت و این حرف که هاله نور دیده را تکذیب کرد؛ چرا که حقیقت نیز همین است و در هیچ صحنه ای از این فیلم نیز او به اینکه خودش هاله نور را دیده اشاره ای نکرده است.

اما دلیل اینکه چرا احمدی نژاد حتی به اصل ماجرا نیز اشاره نکرده و سعی کرده از پاسخ صریح به آن بگذرد، در ادامه خواهد آمد.

وی در جواب مهدی کروبی نیز، سعی می کند نه این سؤال را پاسخ دهد و نه پاسخ ندهد، با اشاره به فیلم، بدون ورود در ماهیت موضوع، آن را "ساختگی" توصیف می کند و از کنارش به سرعت عبور می کند و البته که فیلم پخش شده و ترکیب آن، ساختگی وتقطیع و مونتاژ شده است.

اما فضای تبلیغات سیاه و جنگ روانی علیه احمدی نژاد، به وی نسبت دروغ می دهد و مخاطب کم اطلاع ممکن است دراین هیاهو و زیر بمباران تصاویر و کلمات تقطیع شده و تحریف شده، دردام و حیله فریبکارانی بیفتد که خود از تبار دروغند و سالها با دروغ به غارت بیت المال و دشمنی با مردم پرداخته اند و اکنون با اینگونه حربه ها مصممند که از انتخاب مجدد خادم مردم جلوگیری کنند. لذا ممکن است که بسیاری از مردم در این غبار و غوغا مجال دیدن حقیقت را نیابند و حتی دیگر دقت نکنند که احمدی نژاد هرگز اصل این موضوع را "انکار" نکرده است، بلکه تلاش کرده تا از ورود به آن خودداری کند و بنا به مصلحت ایمان و اعتقاد مردم از آن بگریزد.

اگر این ماجرا مصداق عوامفریبی است، چرا مدعیان دروغ پرداز به این واقعیت توجه نمی کنند که تاکنون حتی یک بار هم این موضوع توسط خود رئیس جمهور و یا همراهان ایشان در بین مردم وعوام ذکر و ترویج نشده است. پس بایستی کار کسانی را که به این ماجرا دامن می زنند و گسترش می دهند، عوامفریبی و تخریب اعتقادات مردم نامید؛ نه کار آن کس که از طرح موضوع می گریزد و مایل به پرداختن به آن نیست.

جالب اینجاست که بعضی اشخاص معترضند که چرا احمدی نژاد صریحاً از این ماجرا دفاع نمی کند و مکنون قلبی خویش را کتمان می کند و یا اینکه چرا صریحآً به تکذیب و یا نفی ماوقع نمی پردازد و اساساً وقوع چنین عنایاتی را منکر نمی شود؟

گیریم که در نظر برخی افراد، نیل به چنین عنایاتی در انحصار دوستان و مقبولان آنان است و خود را کلیددار خزانه غیب می دانند، و نشر اینگونه وقایع را خرافه و منکر می خوانند، پس چرا خود و یا دوستانش به اشاعه و انتشار این ماجرا دست زده اند و یا منتشرکنندگان را نفی و نهی نکرده اند هراز چندگاهی به مناسبت های مختلف آن را به یاد می آورند؟

نکته مهم دیگری که بایستی بدان توجه کرد، این است که چه کسانی و به چه دلیل هرگاه صحبت از سیاست خارجی دولت نهم می شود، این مسئله را متذکر می شوند و به صورت صفر و یک خواستار پاسخ به این شبهه هستند و جواب مطلوب خود به ان را تعیین کننده میزان صداقت و حقانیت احمدی نژاد عنوان می کنند.

البته آقای کروبی و آقای موسوی و امثال ایشان، به دلایل مختلف، در برابر ملت متدین ایران از سؤال درباره علت ذکرنام امام زمان(عج) در سازمان ملل و ژنو پروا می کنند، ولی گویا ناخرسندی از توفیق این رویکرد مؤمنانه و مخلصانه، آنان را واداشته است با تظاهر به ادب و متانت و مقابله با ریاکاری، نسبت به رئیس جمهور عاشق امام زمان(عج) و شیفته اهل بیت علیهم السلام اهانت و هتاکی کنند و با قیافه حق به جانب و نگاه عاقل اندر سفیه در حالی که خود، تمام مقدسات دین و انقلاب را به ابزار عوامفریبی انتخاباتی بدل ساخته اند، احمدی نژاد مظلوم را در حقیقت، به جرم فساد ستیزی اباذری و حق طلبی مالک اشتری و وفاداری جانانه اش به علی زمان، به خرافه و ریا متهم سازند و صداقتش را با بی صداقتی و دروغ پردازی انکار کنند. طرفه آن که اباذر نیز که کمال صداقت و راستی و راستگویی اش مزین مؤید به گواهی پیامبر اعظم(ص) بود، در مسلخ غوغاگری عثمانیان، دروغگو و کذاب نامیده می شد تا کلام و قیامش علیه زراندوزان و غاصبان بیت المال، مخدوش شود.

اشاره: از آنجا که تولید مستند «90 سیاسی» توسط ستاد یکی از نامزدهای رقیب دکتر احمدی نژاد چند ماه زمان برده و در نتیجه این کار از نظر فنی خوش ساخت و احتمالا تاثیرگذار است و از سوی دیگر با تیراژ بیش از 10 میلیون برای تخریب دکتر احمدی نژادتکثیر شده، جهت اطلاع مردم عزیز وهوشمندکشورمان، اینمستند را مورد نقد وبررسی قرار می‏دهیم.

این شبه مستند که با تقطیع جملات رئیس جمهور و استفاده از مغالطه های تصویری و همچنین بازگویی بخشی از حقیقت برای نفی تمام آن، ساخته شده است از جمله ترکش های نهایی مخالفان دکتر احمدی نژاد برای تحریک مردم به رأی ندادن به وی می باشد که در روزهای پایانی تبلیغات برای تأثیر گذاری موثر در نتیجه انتخابات، توزیع می شود.

جالب اینجاست که ستاد آقای موسوی با نهادینه سازی تخریب علیه دولت و نامزد مقابل، در ستادهای خود اقدام به تکثیر و توزیع این سی دی می نماید و حتی برنامه ریزی برای توزیع خانه به خانه آن نیز انجام گرفته است. بر اساس ادعای اعضای ستاد مهندس موسوی از تعداد سی دی های توزیع شده در شهر ما(سمنان) اگر این تعداد به نسبت جمعیت کشور محاسبه گردد به رقمی حداقل پنج میلیونی از تکثیر و توزیع این سی دی تخریبی می رسیم. همچنین برخی شنیده های دیگر حاکی از تیراژ 12 میلیونی این مستند است.

اما برخی شیطنت ها و مغالطه هایی که در این شبه مستند وجود دارد عبارتند از:

1- اولین مچ گیری در این شبه مستند مربوط به عبارت پول نفت بر سر سفره های مردم می باشد. احمدی نژاد مدعی است که این جمله را ایشان بیان نکرده اند اما تصویر صفحه نخست روزنامه کیهان در سال 84 بعنوان شاهد ادعای کذب رئیس جمهور نشان داده می شود. کیهان به نقل از احمدی نژاد این جمله را نقل نموده است.90 سیاسی در صدد است که احمدی نژاد را متهم به دروغ گویی کند اما هیچ دروغی در سخن احمدی نژاد نیست چرا که این تیتر می تواند تیتر نقل قولی نباشد بلکه تیتر استنباطی خبرنگار از سخنان وی باشد که برای اهل فن و آشنایان به مباحث خبری مساله روشنی است. تأکید دکتر بر این است که این جمله که خود موضوعیت یافته و دائماً از زبان مخلفان تکرار می شود جمله وی نیست البته مفهوم آن نه تنها از زبان وی بلکه از زبان اکثر نامزدها و کارشناسان شنیده شده و می شود. در این مستند با قطع سخنان احمدی نژاد و توضیحات بعدی وی اینگونه القا شده است که ایشان اساسا این موضوع را منتفی می داند.

2- در بخش دیگر این شبه مستند دیدگاه احمدی نژاد در سال 84 در مورد وضع لباس و موی جوانان پخش می شود و سپس عکسهایی مربوط به گشتهای ارشاد به نمایش گذارده می شود. تهیه کنندگان این فیلم به موضع گیری چندباره دکتراحمدی نژاد نسبت به این نوع برخورد نیروی انتظامی هیچ اشاره ای نکرده و از این نکته هم گذشته اند که ارتباط ایشان با این طرح که مصوبه مجلس است و نیروی انتظامی مأمور به اجرای آن، چیست؟

3- در بخش سوم، اعتراض آقای خاتمی در مورد ترافیک تهران و کنایه ایشان به شهردار وقت و پاسخ احمدی نژاد به وی مورد توجه قرار گرفته است. احمدی نژاد در گفت و گو با 20:30 عنوان می کند از اینکه آقای خاتمی بعد از هشت سال مشکل مردم را درک کرده و از خط ویژه استفاده نکرده است خوشحال است. در این شبه مستند در یک استقراء ناقص و در جهت اثبات دروغ گوئی دکتر احمدی نژاد! 4 تیتر روزنامه که نشان دهنده حضور آقای خاتمی در بین مردم است به تصویر کشیده شده. جالب اینجاست این چند مورد حضور خاص وی آنچنان ارزش خبری استثناء و شگفتی را دارا بوده است که تیتر یک برخی روزنامه ها شده است و بیشتر از آنکه در نفی سخنان احمدی نژاد باشد آن را تأیید می کند.

4- در بخش دیگری از این شبه مستند، تهیه کنندگان آن جهت اثبات اتهام دروغ گوئی به احمدی نژاد به تطهیر سیاست های مکارانه و دروغهای پنهان و آشکار نظام سلطه پرداخته اند. البته اینها مقدمه ای است برای بررسی موضوع هاله نور...

5- خبرنگار یکی از شبکه های خارجی از احمدی نژاد می پرسد که شما گفته اید هنگام سخنرانی در سازمان ملل احساس کرده اید که هاله ای شما را در بر گرفته است. آقای احمدی نژاد در پاسخ به وی می گویند : « من هم این چیزها را در روزنامه خواندم.» گفتگوئی هم از کامران نجف زاده با رئیس جمهور آورده شده که رئیس جمهور این مسئله را تقریباً بازی رسانه ای عنوان می کند و البته به دلیل تقطیع جملات رئیس جمهورو اینکه ایشان قبل و بعد آن چه گفته اند، قابل بررسی نیست اما این شبه مستند با آوردن تصاویر و سخنان دکتر احمدی نژاد در محضر آیت ا... جوادی آملی سعی دارد بار دیگر اتهامی که به احمدی نژاد وارد کرده است -یعنی دروغ گوئی- را ثابت نماید. البته در نگاه اول شاید برای بیننده عادی مسئله به همین صورت که تصویر شده است به نظر بیاید اما اندکی دقت، مغالطه ی فیلم را آشکار می سازد.

اولاً دکتر احمدی نژاد بیان می نمایند یکی از کسانی که در مجمع حضور داشته اند به وی گفته اند احساس کردم شما در حصاری از نور قرار گرفته اید، بنابراین در پاسخ به خبرنگار که گفته بود شما هاله نور دیده اید قاطعانه عنوان نموده اند که این مطلب را در روزنامه ها خوانده ام. در حقیقت ایشان زیرکانه عنوان نموده اند که انتساب این احساس به وی، کار روزنامه ها بوده است. البته ایشان در ادامه می‏گویند «من هم این را احساس کردم که حاضران پلک هم نزدند». در مناظره بامهدی کروبی نیز شاهد بودیم که احمدی نژاد از شرح این ماجرا طفره رفت و این حرف را که هاله نور دیده را تکذیب کرد؛ چرا که حقیقت نیز همین است و در هیچ صحنه ای از این فیلم نیز او به اینکه خودش هاله نور را دیده اشاره ای نکرده است. اما دلیل اینکه چرا احمدی نژاد حتی به اصل ماجرا نیز اشاره نکردند و سعی نمودند از پاسخ صریح به آن بگذرند، در ادامه خواهد آمد.

ثانیاً هرکس تجربه معنوی و عرفانی خاصی در طول زندگی دارد حتی مکاتب عرفانی یا شبه عرفانی بشری نیز این نوع تجربه ها را تأیید می کند. به چه دلیل آقای احمدی نژاد باید به سبب بازگو کردن تجربه معنوی یک فرد خارجی که پیام ملت ایران را انسانی و الهی دیده است مواخذه گردد؟

ثالثاً اگر این تجربه ها و مکاشفه ها اساساً وجود نداشت و عقلی و شرعی نبود مطمئناً آیت ا... جوادی آملی بدان اشاره می نمودند.

رابعاً دکتر احمدی نژاد این مسئله را در جمعی عمومی و رسانه ای مطرح نکرد، چرا که می دانست هر مجلس اقتضائی دارد. ایشان در محضر حکیمی عارف چنین سخنانی را بر زبان آوردند که ایشان نیز با احترام بدان گوش سپرده اند برای کسانی که اندکی به مسائل معنوی ایمان داشته باشند باور چنین قضیه ای چیز چندان سختی نیست. دکتر احمدی نژاد نمی خواستند که این موضوع رسانه ای شود. اما فرد یا افرادی امانت این جلسه را حفظ نکرده و آن را به بیرون منتقل نمودند. به گونه ای که موجی از حملات ناجوانمردانه به سمت وی نشانه رفت. بنابراین باید به دکتر حق داد که از طرح مجدد رسانه ای موضوع پرهیز نموده و از آن بگریزد.

6- بخش دیگر این فیلم به موضوع هزینه های تبلیغاتی سفرهای آقای احمدی نژاد می پردازد و بنرهای مختلفی که در سطح شهر کرج نصب شده است به نمایش گذاشته می شود. البته اگر امضای بنرها در تصاویر آورده می شد برای تهیه کنندگان 90 سیاسی قابل استفاده نبود و برای ما موضوع حل شده، اما چون کل فیلم اصل را بر بی صداقتی قرار داده است تنها به نماهایی تار و دور از بنرها اکتفا نموده است. کاملاً طبیعی است که با سفر رئیس جمهور به هر منطقه نهادهای غیر دولتی اعم از شهرداری ها، مجامع صنفی، شرکتهای خصوصی و تعاونی ها و... اقدام به نصب بنرهای خیرمقدم نمایند. نهادهای دولتی نیز بعضاً با هدف معرفی پروژه های مجموعه خود که در این سفرها افتتاح شده یا عملیات اجرائی آن آغاز می شود اقدام به نصب بنر می نمایند. البته منکر برخی هزینه های زائد و تخلفات ادارات در این زمینه نیستیم.

7- در ادامه فیلم سعی شده تا برخی اقداماتی که دولت برای اطلاع رسانی انجام داده است با این شعار احمدی نژاد که «کار ما تبلیغاتی نیست» متضاد جلوه داده شود در حالی که می دانیم اطلاع رسانی از عملکرد از وظایف مهم دولت هاست که اعتماد و نشاط مردم را به دنبال دارد. ضمن اینکه این شبه مستند مجموعه ای از سی دی های سفرهای استانی را به نمایش گذاشته است که توسط یک موسسه فرهنگی غیر دولتی تهیه و تکثیر شده و ارتباطی با دولت ندارد.

8- بخش دیگر این فیلم با عنوان نحوه گفتار نماینده ملت ایران سعی دارد تا گفتار احمدی نژاد را سطحی و دور از شأن ملت ایران بنامد. از بیش از هزار سخنرانی دکتر احمدی نژاد، 4 بخش کوتاه از سخنرانی های وی در این شبه مستند آورده شده است که از نگاه تهیه کنندگان 90 سیاسی سخنان درستی نیست و ناسزائی گویی به دشمن تلقی می شود. در حالی که اینگونه نیست؛ مثلاً تکیه ایشان بر اینکه دشمنان ما احمقند اولاً ریشه در یک روایت دارد که معصوم از اینکه دشمنان ما از حمقا(احمق ها) هستند خدا را شکر می گوید. ثانیاً به قول یکی از اساتید مسلم ادبیات، به دلیل اینکه همه انسان ها - غیر از اولیای الهی- سهمی در حمق و حماقت دارند و عقل کل نیستند، اساساً کلمه احمق فحش و ناسزا نیست.

9- در بخش ورزشی رشد چشمگیر سرانه مکان های ورزشی و رشد قابل توجه مدال آوری در دولت نهم به واسطه ناکامی ایران در المپیک پکن به کلی نادیده گرفته شده است.

10- 90 سیاسی برای القای ناکارآمدی دولت نهم به بازی آماری نیز روی آورده است از جمله:

الف- تشکیک در آمار بیکاران کشور با زیر سوال بردن تعریف افراد شاغل؛ در حالی که این تعریف در دولت گذشته تصویب شده و دولت نهم در ارائه آن نقشی نداشته است.

ب- ارائه نرخ تورم بدون آگاهی بخشی به عوامل ناخواسته در افزایش تورم از جمله بحران جهانی، افزایش قیمت نفت و...

ج- همچنین در خصوص میزان درآمد دولت نهم، میزان واردات در این دولت و همچنین مسئله مفقود شدن یک میلیون دلار نیز ادعاهایی مطرح شده که پاسخ تخصصی آن توسط صاحبنظران و کارشناسان داده شده است.

11- گاف دیگر 90 سیاسی این است که با در کنار هم چیدن برخی سخنان دکتر احمدی نژاد که در آن از اقبال برخی سران ومردم جهان به ایران و نماینده آن یعنی رئیس جمهور خاطراتی نقل می کند، تعبیر به خودستائی و تعریف از خود می کند و با مصاحبه مردمی کوشش دارد این نکته بدیهی را بفهماند که تعریف از خود مذموم و ناپسند است. در حالی که اگر متن کامل سخنان در دسترس بود این نکته را می توان در اکثر سخنرانی های دکتر یافت که علت توجه ملت ها به رئیس جمهور ایران به سبب توجه و احترام آنها به امام، ملت و پیام های عدالت خواهانه ملت ایران است. اینکه رئیس جمهور بیان کرده اند که من یک آدم دانشگاهی و اجرائی هستم نیز مورد تمسخر اصحاب 90 سیاسی قرار گرفته است و مصداق دیگر تعریف از خود دانسته شده است!

12- ظاهراً سازندگان 90 سیاسی انتظار دارند رئیس جمهور در مقابل این سوال که آیا فکر می کنید قطعنامه سوم شورای امنیت نیز تصویب خواهد شد یا خیر؟ از موضع ضعف و خلاف منافع ملی به این سوال پاسخ مثبت بدهد و بر اساس غیب گوئی از همه تحولات احتمالی آتی خبر دهد. هنگامی که رئیس جمهور می گوید بسیار بعید می دانم که قطعنامه دیگری علیه ایران به تصویب برسد هم آرامش را به مردم ایران بر می گرداند هم پیام های ملت ایران را به گوش دشمنان می رساند. در حقیقت این پاسخ خود نوعی موضع گیری علیه اقدام احتمالی آنان است.

13- در بخش دیگری از این شبه مستند برای اثبات غیر کارشناسی بودن دیدگاه های رئیس جمهور به مسئله انتخابات آمریکا اشاره می شود. چند ماه پیش از انتخابات رئیس جمهور عنوان می کند: « در آمریکا رأی مردم تزئینی است/ مردم آمریکا هیچ علاقه ای به دخالت در مسائل سیاسی کشورشان ندارند/کمترین مشارکت در آمریکا وجود دارد/بعید می دانم هیأت حاکمه آمریکا بگذارد اوباما به کاخ سفید راه یابد». پس از پخش این جملات خبر رأی آوری اوباما و میزان مشارکت نسبتاً خوب مردم آمریکا نشان داده می شود و قضاوت در مورد دیدگاه های کارشناسی رئیس جمهور به مردم سپرده می شود. اما در این مورد توجه به نکات ذیل ضروری است:

الف- در درستی سه جمله نخست ذکر شده از زبان آقای احمدی نژاد شکی نیست، بررسی آمار و نحوه انتخابات امریکا موید این مسئله است. تحلیل ایشان مبنی بر احتمال عدم راه یابی اوباما به کاخ سفید هم مبتنی بر فضای انتخاباتی چند ماه پیش از انتخابات امریکا بود و اکثر کارشناسان همین گونه نظر داشتند، ضمن اینکه این مطلب شاید جنبه تهییجی و سیاسی نیز داشته باشد که در عرف دیپلماسی نکته نامعقولی نیست.

ب- تصویر رسانه های جهان و صفحه ی روزنامه ای که در این فیلم در مورد مشارکت خوب مردم امریکا نشان داده می شود و همچنین حک تهیه کنندگان فیلم بر روی تصاویر بر این نکته تأکید دارد که مشارکت مردم در انتخابات اخیر امریکا-در حدود 64%- بی نظیر و نوعی رکورد زنی بوده است. احمدی نژاد بر اساس سوابق انتخابات آمریکا آن هم چند ماه پیش از برگزاری آن به تحلیل می پردازد که این میزان خطا قابل قبول است.

14- تقطیع جملات رئیس جمهور و اکتفا به پخش سوالات مجری های تلویزیونی در مصاحبه با احمدی نژاد و گریز از پاسخ های ارائه شده، از دیگر شگردهای روانی این شبه مستند است.از جمله می توان به موارد ذیل اشاره نمود:

الف- در جایی مجری از احمدی نژاد می پرسد «آیا بازهم گرانی را انکار می کنید؟» پاسخ ایشان به این ادعا پخش نمی شود.

ب-در جایی دیگر سوال مجری که می گوید «مردم می پرسند گران شدن یا ارزان شدن نفت چه تأثیری در زندگی آنها دارد؟»که این هم بدون پاسخ دکتر پخش می شود.

ج- در نمونه سوم سوال مجری مبنی بر «کم حرمتی به ایرانی ها در برخی کشورها» مطرح می شود و تنها نگاه های احمدی نژاد پخش می شود. در حالی که ممکن است در همه موارد فوق پاسخ ایشان قانع کننده باشد.

15- احمدی نژاد در یکی از گفتگوهای تلویزیونی مدعی می شود افکار عمومی جهان با ملت ایران است، این شبه مستند برای نفی این ادعا گزارش نجف زاده از آمریکا را مورد استفاده قرار می دهد که در آن با چند شهروند آمریکایی مصاحبه شده به گونه ای که آنها حتی ایران را نمی شناسند و پس از آن، ادعای رئیس جمهور که کودکی در یکی از کشورهای آمریکای جنوبی وی را به نام محمود می شناسد به عنوان پارادوکس مطرح می شود. این در حالی است که نه احمدی نژاد برای اثبات ادعای خویش از آن مثال استفاده کرده است و نه پاسخ آن چند شهروند آمریکایی می تواند ادعای رییس جمهور را نفی کند. استدلالات سطحی 90 سیاسی که مصداق کامل عوامفریبی و تخریب است به این موارد متوقف نمی شود و اگر حوصله باشد موارد بسیاری را می توان در دروغ پراکنی مدعیان اخلاق و صداقت در این فیلم تخریبی یافت.

حسین متوسلیان

از روز اول پاگذاشتن در عرصه انتخابات ریاست جمهوری، تیم جناب آقای موسوی به هر صورت که توانست صدا و سیما را متهم کرد که یا چرا تصویری از ما پخش نمی کند و یا اینکه به تخریب ما می پردازد.

خلاصه ورد زبان عزیزان همراه جناب میرحسین صداوسیما و 20:30 و 20 شبکه خبر بود و مدام آن را تکرار می کردند، حتی کار به جایی رسید که از لحن مجری و خبرنگار نیز ایراد می گرفتند و دراین سایت و آن سایت مطلب می نوشتند.

در آن سوی میدان، صدا و سیما لحظه به لحظه سعی می کرد تا از حساسیت ها بکاهد، تصاویر به‌گونه ای انتخاب می شد تا حتی حساسیتی بر روی نوع نگاه فرد به وجود نیاید و نگویند عکسی از میرحسین انتخاب شده است که به فلان سمت نگاه می کند و چنین القایی به‌وجود می آورد و عکس از آقای فلانی کاملاً مثبت است و هیچ اثر منفی بر مخاطب نمی گذارد.

در برنامه های مختلف حتی آن‌چنان خبر از میرحسین موسوی زیاد شده بود که برخی‏ها به صدا و سیما و 20:30 لقب ستاد انتخاباتی میرحسین را دادند.

اما باز هم تیم موسوی راضی نبود و هرچه توانست، جوسازی می کرد، سایت جمهوریت و آینده که هر دو از پول‌های پاک فرزند آقای X تغذیه می کنند، مطالبی علیه مدیران و مجریان صدا و سیما منتشر می‌کردند و لحظه به لحظه با نوشته ای جدید عملاً سازمان و مدیران سازمان را تهدید می کردند.

صدا و سیما بنابر وظیفه اش و برای حفظ آرامش هیچ جوابی نداد چرا که فضای انتخاباتی باید به بهترین وجه برای حضور حداکثری مردم که خواسته اصلی رهبر معظم انقلاب است، فراهم شود.

بلافاصله پس از اعلام رسمی اسامی نامزدهای مورد تأیید شورای نگهبان و آغاز تبلیغات صدا و سیما با نظم و برنامه کم نظیر فضای تبلیغاتی را به صورت یکسان برای هر چهار نامزد آغاز کرد اما نخستین نطق میرحسین در سیما بازهم از حمله و نیش و کنایه به صدا و سیما خالی نبود، مهندس "صادق" در همان آغاز گفت: اگر در این 20 سال تصویری و صدایی از من ندیدید و نشنیدید بدلیل نبود من در عرصه نیست صدا و سیما برای پخش تصویر و صدای من محدودیت داشت و این کار را نمی کرد.

شاید جناب موسوی درخواست های مکرر تهیه کنندگان و خبرنگاران رسانه ملی را که با نظر منفی او برای مصاحبه روبرو بودند، از یاد برده بود که چنین سخنی به زبان راند و شاید هم...

بر سر پخش مستند اول مهم تیم آقای موسوی سر و صدای دیگر به پا کرد که بازهم با تدبیر، این موضوع جمع شد اما جناب موسوی و تیمش که میدان را برای جولان بازدیدند هر لحظه به یک روش متوسل می شد تا اینکه رسیدیم به مناظره 2 چپ؛ میرحسین و شیخ مهدی، مناظره‌ای که نمی توان گفت حالا هر اسمی که می خواهید بر آن بگذارید در پایان جناب میرحسین که گوی رقابت را در نفی کاندیدای غایب از شیخ مهدی ربوده است، با تذکر چندباره مجری روبه رو می شود و یکباره با حالتی عصبی زبان به اعتراض می گشاید...

پس از پایان مناظره دکتر پورحسین مجری محترم و مؤدب این برنامه به رسم ادب و میهمان نوازی بازهم به مهندس "صادق" می گوید: از دست من دلخور نشوید، من فقط می خواستم قانونی عمل کرده باشم. جناب میرحسین چشمکی می زند و با نهایت صداقت می گوید: "فقط می خواستم کمی شلوغش کنم..."

پشت صحنه جناب فاتح فوق تخصص بورسیه در لندن و حضور کنونی او در تهران غیرقانونی است، می خواست برگه ای به جناب مهندس بدهد که با تذکر رئیس ستاد انتخابات صدا و سیما مواجه می شود، چون بیش از تعداد مشخص شده در قانون می خواهد اقدام به چنین کاری کند اما گویی قانون گریزی در جای دیگری معنا دارد، فاتح بر سینه مجید دانشور می کوبد و تشنجی پدید می آورد که دلخواسته اوست. هنوز چند ساعتی نگذشته که سایت قلم خبری از زاویه دید فاتح در این زمینه منتشر می کند، خبری که شاید بدون پشتیبانی آقایان صدیق ستاد موسوی به خبر یک بسیاری از خبرگزاری های جهان و حتی فاکس نیوز تبدیل می شود و البته شاید هم...

بگذریم...

اما سکانس پایان حضور مهندس سبزدوست خیلی جالب است و درست با شعارهای خود و همراهانش تطابقی کامل دارد: میرحسین و همراهانش حدود یک ساعت قبل از برنامه گفتگوی ویژه خبری وارد سالن پخش اخبار سیما می شوند و در جلسه ای با حضور سردبیر این بخش به مدیر کل پخش اخبار و مسئولان ستاد انتخابات صدا و سیما شرط می گذارند که باید سؤالاتی خاص "سفارشی" از جناب مهندس پرسیده شود.

مسئولان به‌دلیل اینکه سؤالات طراحی شده برای همه نامزدها یکسان است، نمی پذیرند. اما موسوی به صورت ضمنی تهدید به خروج از استودیو می کند.

در آخر آن‌قدر فشار می آوردند که مسئولان رسانه ملی به‌دلیل حفظ فضای آرام تبلیغات مجبور می شوند که بپذیرند در واقع مهندس صادق که ورد زبانش "ادب مرد به ز دولت اوست" با ادبی خاص سئوالات سفارشی خود را تحمیل می کند.

زنده باد میرحسین، زنده باد صداقت!

عطاءالله بیگدلی

1-آیا جنگ بر سر تاویل انقلاب آغاز شده است؟...

2-در نگاه دینی تفکیکی عجیب میان ایمان و عمل است و البته تلفیقی شگفت آور. آنچه اصالت دارد ایمان و عقیده است و پیروی از امامی عادل و راستین و اگر این نباشد میلیون ها عمل صالح در ظل ظلمانی امامی جائر پرکاهی نمی ارزد و اگر خط و جهت الهی و امام، عادل بود، باکی نیست که عملی اندک به درگاه الهی آورده شود و گناهی ارتکاب یابد. البته وظیفه پیرو ترک محرمات و تزیین به واجبات است. این مقام توصیف است نه توصیه.


3-عالم سیاست را نیز الگویی است مشابه. اگر کسی فکری ناصحیح داشته باشد (آنچه امروز گفتمانش می خوانیم) هرچه عملی کارآمد و اقتصادی مرفه و سیاستی سیاسانه داشته باشد، مارا با او کاری نیست. و اگر کسی ایمان به انقلاب و امام داشته باشد، چه باک که عملی ناسوده و پالنگ داشته باشد. آنچه ابتدا به ترازو آید، گفتمان است و نه عمل. غرب زدگان، مردودان ازلی انقلابند ولو تکنوکرات هایی فربه باشند. بگذریم که در روزگار ما عمل خوب، پایی در تجددزدگی و تکنوکراسی دارد. این سرنوشت محتوم مؤمنین جمره در کف دوران غیبت است.از این سخن نباید به سادگی درگذشت.
4-دو مدیریت، 2 نگاه، 2 فکر،‌از ژرفای غرب زدگی و شهروندی سر به زیر و مطیع شدن برای هیولای تمدن تا خنکای انقلابی گری و مبارزه و جهاد از رقص دخترکان تا عفاف و آزرم، از غوغاگری تا مظلومیت، از ولایت تا دموکراسی طاغوت و صدها دوگانه دیگر که اکنون مجالش نیست. همان غرب زدگی تا اسلام باوری، الله باوری، الله پس فردا.

اکنون نزاع بر سر سرمایه داری و مستضعفین است. اکنون دو جریان ایستاده اند و البته نباید جبهه و خط مقدم را دید . از هر دو سو کسانی دیگر ایستاده اند در پشت جبهه. و اتاق فکر کسانی دیگر اند و الا ظاهر خط مقدم، ظاهر الصلاح و هماوردی صالحان است. اما چه کنیم که آن پشت دیگری است و دوستان چه کم می گویند که اگر تورم هزاردرصد هم بشود، هیهات که ذره دینی به همه دنیا بدهیم. از عملکرد دولت، دفاع شایسته است اما ذیل گفتمان او، ذیل اندیشه انقلاب؛ عمل هم هست اما عمل هم هست. نزاع بر سر عقیده است.

5-آنان که در پشت جبهه می رزمند روزگاری باید فرآیند و نظام اسلامی در کوره های رمضانی باید گداخته شود و غربله شود و بلبله شود تا منتظران حقیقی آن یار در پس ابر اشک ها بریزند و دل ها بسوزد. روزگار، روزگار تحمل مخالفان اصولی اصول انقلاب به پایان آمده است. اکنون کسی و یار او و کسی و یاران او مخالفت دیرینه به روشنی به صحنه کارزار آورده اند. آیا وظیفه اهالی حزب الله سکوت و مصلحت اندیشی است؟ یا آغاز روندی آرام و انقلابی رنگین برای تصفیه کمتر انقلابی ها؟ (مسامحه در کلام از باب عمومیت است و الا سخن، سخت تر از این حرف هاست) انقلابی که رنگش رنگ پرچم سیدی خراسانی است، آرام با جمعیت. حزب الله اکنون باید وظیفه خویش بشناسد، ‌مصلحت را او نسنجد . حزب الله را با مصلحت چه کار؟ او را وظیفه اکنون چیز دیگری است. قیام برای خلوص انقلاب. برای اخراج کسانی که این بار شمشیر از رو بسته اند. آن لایه نازک از بین رفت و پرده برانداخته شد. انتخاب، اکنون بهانه است و فرع. اصل،‌امروز جای دیگر است و جبهه ، حرفی دیگر. این وداعی با بزرگان به رنگ مخملی است.

6-آری، جنگ آغاز شده است... انی اعظکم بواحده... خدا کند این بار فریاد علی بلند نشود بر مالک که مالک برگرد... این سو پر از مکرر است.

مردم زادگاه‌های کاندیداهای دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری هم با قاطعیت آرا، دکتر محمود احمدی نژاد را به عنوان رئیس جمهور آینده خود برگزیدند.

به گزارش ایرنا در روستای لالی از توابع خوزستان، زادگاه محسن رضایی از مجموع 900 رای دکتر احمدی نژاد 830 رای و سایر کاندیداها 70 رای را کسب کردند.

در شبستر(آذربایجان شرقی) زادگاه میرحسین موسوی از مجموع 7 هزار رای ماخوذه، دکتر احمدی نژاد حدود 5 هزار رای و موسوی حدود 2 هزار رای کسب کردند.

در الیگودرز(لرستان) زادگاه مهدی کروبی دیگر کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری احمدی نژاد 39690 رای، کروبی 14512 رای و موسوی 9330 رای را کسب کردند.

در ارادان سمنان زادگاه رئیس جمهوری منتخب از مجموع 10 هزار رای ماخوذه دکتر محمود احمدی نژاد حدود 9 هزار رای و سایر نامزدها حدود هزار رای کسب کردند.

و اما بخوانید آماری جالب از بهرمان و نور به عنوان زادگاه دو حامی مطرح موسوی؛ مردم بهرمان و کشکوئیه(استان کرمان) زادگاه اکبر هاشمی رفسنجانی 2886 رای به احمدی نژاد و 1950 رای به سایر کاندیداها دادند.

مردم نور(استان مازندران) زادگاه ناطق نوری از مجموع 77452 رای 51798 رای به احمدی نژاد و حدود 24 هزار رای به موسوی دادند.

بر‌اساس نتایج پایانی شمارش آرا از 2280 شعبه اخذ رای در استان اصفهان، 68 درصد از مردم استان به احمدی‌نژاد رای دادند.

به گزارش فارس، بر‌اساس نتایج پایانی شمارش آرا، از 2 هزار و ‌280 شعبه اخذ رای در استان اصفهان، 68 درصد از مردم استان به احمدی‌نژاد رای دادند.

بر این اساس از مجموع 2 میلیون و 637 هزار و 253 رای شمارش شده از مجموع 2280 شعبه اخذ رای در سطح استان اصفهان، یک میلیون و 798 هزار و 896 رای معادل 68 درصد آرا متعلق به محمود احمدی‌نژاد، 746 هزار و 513 رای معادل 28 درصد آرا متعلق به میرحسین موسوی، 51 هزار و 568‌ رای معادل 019/0 درصد آرا متعلق به محسن رضایی و 14 هزار و 912 رای معادل 0056/0 درصد آرا متعلق به مهدی کروبی بوده‌ است.

کامران دانشجو گفت: با روند فعلی شمارش آراء، پیش بینی می‌کنیم که احتمالا میزان مشارکت مردم در انتخابات دهم ریاست‌جمهوری بین 75 تا 80 درصد خواهد بود.

به گزارش فارس، کامران دانشجو رئیس‌ ستاد انتخابات کشور، صبح امروز شنبه 23 خرداد اعلام کرد: با توجه به روند موجود آراء، احتمالا تعداد کل آراء از 35 میلیون رای بیشتر خواهد بود.

وی افزود: پیش بینی می‌کنیم که احتمالا میزان مشارکت مردم در انتخابات دهم ریاست‌جمهوری بین 75 تا 80 درصد خواهد بود.

همان طور که انتظار می رفت، متأسفانه تخریب گران و شایعه سازان که دیگر امروز همه مردم اهداف آنان را به خوبی می شناسند، در این ساعات آخر اقدامات خود را تشدید کرده اند. در این خصوص لازم می‌دانم نکاتی را متذکر شوم:

1- دولت نهم از نخستین روزهای فعالیت، عزم خود را برای مبارزه با اشرافیت برخی مسئولین و برخورد با فساد جزم کرده بود. ما در این 4 سال سعی کردیم تا جایی که می توانیم، بدون سر و صدا به مبارزه با اشرافیت و فساد بپردازیم تا هم آرامش کشور و مردم عزیزمان حفظ شود و هم فشار ناشی از مبارزه با زیاده خواهان به مردم منتقل نشود.

چه بسیار دست های زیاده خواهی که از سفره بیت‌المال قطع، و چه بسیار اموالی که از اسراف و اتلاف آن جلوگیری شد.

ما در این 4 سال با همه توش و توان خود بر عهد و پیمانی که با مردم بستیم، وفادار ماندیم. اما در آستانه انتخابات، جریان ویژه خوار، فرصت طلب و تمامیت خواهی که خود را در آستانه انزوای کامل می دید، دست به اقداماتی زد که چاره ای جز افشای پاره ای از حقایق و واقعیات باقی نگذاشت.

افشای پشت پرده این جریان لازمه ادامه مبارزه با پدیده اشرافیت بود که در زمان خود به انجام رسید.

اعلام مستقیم و آشکار و زودهنگام این مسایل، اگرچه از فشارهای وارده بر دولت می کاست اما هزینه های زیادی را به مردم تحمیل می کرد. ما هرگز در مبارزه با مفاسد کوتاهی نکردیم و به فضل الهی و با حمایت مردم، این مسیر را با تمام توان ادامه خواهیم داد. البته باز هم تأکید می کنم که دولت ادامه این مبارزه را با آرامش دنبال خواهد کرد و اجازه نخواهد داد که فضای عمومی کشور ملتهب شود.

2- می گویند در این دوره به مسائل فرهنگی توجه نشده، با موسسات انتشاراتی برخورد شده و در مقابل افکار و اندیشه های خرافی و انحرافی ترویج شده است!

این درحالی است که تا کنون در این دولت بیش از 1450 مؤسسه انتشاراتی مجوز نشر گرفته اند و تنها 4 مؤسسه انتشاراتی آن هم به دلیل ترویج افکار و اندیشه های خرافی و انحرافی تعطیل شده اند! این آمار، با ارقام و اعداد مشابه در هیچ دوره ای قابل قیاس نیست. ببینید دروغ پراکنی و شبهه سازی مخالفین دولت تا به کجا است!

3- تلاش‌های این دولت برای تکریم حقیقی شأن و منزلت زنان بی سابقه است. وقتی می بینم عده ای فقط در ایام انتخابات به یاد زنان می افتند و با کارهای نمایشی قصد فریب و استفاده ابزاری از موضوع بانوان را دارند تأسف می خورم. کدام شاهد صادقی است که بتواند حمایت این دولت از بانوان و تقویت جایگاه زنان و خانواده را منکر شود. انتصاب نمایشی چند زن به‌عنوان مدیر یا وزیر مشکلی را از عموم زنان حل نمی کند و ما هرگز حاضر به فریب افکار عمومی نبوده ایم. انتصاب بانوان در پست های مدیریتی در این دولت بر اساس شایستگی و توانمندی های علمی و اجرایی آنان بوده است.

4- بیشترین ضربه به مافیای تهیه و توزیع مواد مخدر در دولت نهم وارد شده است. ما چون اقدامات قبلی را کافی نمی دانستیم، برای برخورد قاطع با این پدیده شوم مطالعه، برنامه ریزی و سازماندهی دقیقی کردیم. در کنار مبارزه مستقیم با اعتیاد، دولت راهکارهای اصولی را برای اشتغال‌زایی و تقویت بنیان خانواده و تسهیل ازدواج جوانان و افزایش آگاهی های فرهنگی دنبال می کند. برنامه دیگر دولت در این زمینه حمایت از خانواده های آسیب دیده و کمک به نجات مبتلایان بوده است.

5- پاکدستی و سلامت این دولت و خدمت صادقانه و بی‌منت آن بر کسی پوشیده است. مدتی است جنجال راه انداخته و به استناد گزارش تفریغ بودجه دیوان محاسبات نقل محافل کرده اند که یک میلیارد دلار از پول نفت گم شده است! شایعه سازان و طراحان این شبهه خود بیشتر از هر کسی می دانند که اولاً ساحت دولت نهم و خدمتگزاران ملت از این تهمت ها به دور است و ثانیاً در اظهارات مسئولین دیوان محاسبات هم بارها آمده است که دراین موضوع تخلفی صورت نگرفته بلکه اشتباه محاسباتی است که با توضیحاتی که همکاران من داده اند چگونگی آن روشن شده است. از آگاهان به امور مالی و محاسباتی می پرسم که چه زمانی می توان نتایج ناشی از رسیدگی ها را تخلف نامید؟ مگرنه این است که نتایج رسیدگی باید به دادسرای دیوان محاسبات برود و دادستان پس از بررسی گزارش، دادخواست صادر نماید و سپس هیأت های مستشاری مبادرت به صدور رأی نمایند و در آخرین مرحله هم محکمه تجدیدنظر دیوان محاسبات، حکم به وقوع تخلف دهد؟ آیا این مراحل طی شده است؟ جز آنها که به دنبال بهانه برای ضربه زدن به دولت هستند آیا کسی می تواند بگوید نتایج رسیدگی های حسابرسان دیوان محاسبات موید وقوع تخلف است؟ من بر این گمانم که در پشت پرده این اظهارات کذب، توطئه ای برای خدشه وارد کردن به پیکره دولت اسلامی در جریان است.

6- از دیگر موضوعاتی که بهانه حمله به دولت قرار داده اند، بحث واردات چای خارجی به کشور و ضربه زدن به تولید داخل بوده است. متأسفانه شایعه پردازان هیچ گاه به مستندات و سابقه موضوع اشاره نکردند. واقعیت این است که سازمان چای، در دولت قبل منحل گردید و به چای کاران گفته شد که به ازای حذف هر هکتار از باغات چای هفتصد هزار تومان به آ نها وام داده خواهد شد! البته بماند که از قِبل حذف سازمان چای و حذف تولید چای داخلی عده ای خاص منتفع و از محل واردات بی رویه چای پول کلانی به جیب زدند .آن چه که در این دولت بدان اهتمام شد توجه و مساعدت بیشتر به چایکاران و احیای مجدد سازمان چای برای یاری رساندن به چایکاران شمال کشور بود.

7-از همان روزهای آغازین دولت دغدغه من این بود یک فرد بازنشسته عائله مند با داشتن عروس و داماد و ... چگونه می تواند با حقوق و مزایای یکصدو بیست هزار تومان امرار معاش کند؟! تا اینکه با تلاش و برانه ریزی گسترده بحمدالله این مشکل تا حدودی برطرف شد و دریافتی این قشر ارزشمند و پرافتخار جامعه اصلاح گردید. حقوق و مزایای دیگر کارمندان و مستمری بگیران جامعه نیز به همین منوال ترمیم شد و افزایش یافت اگرچه معتقدم هنوز تا نقطه مطلوب فاصله داریم. می فرمایند که چرا این کار را دیر انجام داده اید؟عجبا! مسئله مهمی که سالیان دراز مغفول مانده بود و از ابتدای دولت نهم روی آن کار شد و در اولین فرصت ممکن یعنی سال 1387 عملی شد را به عنوان نقطه ضعف این دولت برمی شمارند!

جالب است که مخالفین دولت اصلاً به روی خود هم نمی آورند که پرداخت‌های دولت صرفاً بر اساس بودجه مصوب مجلس است و دولت راساً امکان و اختیاری برای پرداخت های اضافی ندارد.

8-از جمله بهانه هایی که وسیله تخریب دولت قرار گرفت، انحلال سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور بود. همگان می دانند که نظام برنامه ریزی کشور در دولت نهم نه تنها از بین نرفت، بلکه با اصلاحات به عمل آمده تقویت و تحکیم شد. برای اطلاع ملت شریف ایران به اختصار می گویم که مستندات قابل توجهی مبنی بر ناکارآمدی سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور در این دولت و دولت های قبلی وجود دارد.

کاهش قدرت کارشناسی، کم رنگ شدن وظایف نظارتی، ضعف نظام برنامه ریزی، درگیر شدن با فعالیت های جاری و اجرایی، انعطاف ناپذیری، حاکمیت فرهنگ بوروکراتیک بر ماموریت سازمانی و... جملگی از دلایل ایجاد تغییر در سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور بود. آگاهان می دانند که در قانون اساسی نامی از سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور برده نشده است و صرفا مسوولیت برنامه و بودجه کشور بر عهده رییس جمهور می باشد. در دولت نهم به جهت ایجاد ساز و کار مطمئن و کارآمد، برای توجه بیشتر و بها دادن به تفکر و فرایند کارشناسی در اداره امور کشور، این سازمان به دو معاونت رییس جمهوری تبدیل شد تا ضعف ها و نارسایی هایی که سالیان سال همه دولت ها را رنج می داد و خود به مانعی در برابر پیشرفت کشور تبدیل شده بود برطرف شود. اگر همه اسناد و مکاتبات داعیه داران امروز در خصوص ناکارآمدی سازمان مدیریت و برنامه ریزی سابق منتشر شود معلوم خواهد شد که سیاست بازی ها تا چه اندازه بر منافع ملت سایه افکنده است. ما معتقدیم که دستگاه ها و سازمان ها به خودی خود دارای اصالت نیستند بلکه آنچه اصالت دارد انجام صحیح مأموریت و وظایف برای پیشبرد اهداف کشور و تامین منافع مردم است.

9- دولتی را که تعهد و دیانت اعضایش شهره خاص و عام است، به دوری و بی اعتنایی به علما و روحانیت متهم می کنند! در این زمینه فقط به چند نکته کوتاه اشاره می کنم:

برای اولین بار دولت ارتباطات خود را با علما و حوزه های علمیه به صورت نظام یافته و مستمر طراحی و اجرا کرده است.

ارتباطات تنگاتنگ دولت با علما و روحانیون در اقصی نقاط کشور به منظور بهره گیری از فیوضات اخلاقی و معنوی و دیدگاههای فقهی، علمی آنان بر قرار است.

چگونه ممکن است دولتی که گفتمانش ،گفتمان امام و انقلاب است، به عدم ارتباط و تعامل با علما و حوزه های علمیه متهم شود؟

گفتنی ها بسیار است اما در این مجال کوتاه به این مختصر اکتفا می کنم و باقی سخنان خود با شما را به فرصت نزدیک دیگری وا می نهم. از خدای متعال می خواهم که همواره ما را در صراط مستقیم خود ثابت قدم و استوار بدارد. عزیز و سربلند باشید.

در حالی که شمارش آراء در وزارت کشور با اعلام رسمی از حوزه های مختلف ادامه دارد، جدیدترین نتایج اعلام شده از سوی مناطق به وزارت کشور نشان داده احمدی‌نژاد با رقبای خود فاصله معناداری پیدا کرده است.

به گزارش رجانیوز، طبق آخرین گزارش رسمی وزارت کشور تا ساعت 8 و 45 دقیقه صبح امروز، از مجموع تعداد 37420صندوق‌ شمارش شده (81درصد کل صندوق‌ها)،30 میلیون و506 هزارو 422رای شمارش شده، محمود احمدی‌نژاد 19761433 رای معادل64.77 درصد، میرحسین موسوی با 984156رای معادل32.26 درصد، محسن رضایی63348 رای معادل2.07 درصد، مهدی کروبی با 270885رای معادل 0.88 درصد حائز آرای رای دهندگان شدند.

صندوق های رأی پس از شمارش و صورت جلسه نتایج، به فرمانداری‌ها و پس از آن به مرکز وزارت کشوراعلام می شود.

کامران دانشجو مشارکت در انتخابات دهم را بین 75 تا 80 درصد تخمین زد.

همچنین ایرنا خبر داد دکتر احمدی نژاد با کسب اکثریت آرا با پیروزی خود در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری را قطعی کرده است.

گزارش‌های دریافتی حاکی است دکتر محمود احمدی نژاد با کسب اکثریت آرا و با فاصله زیادی از میرحسین موسوی موفق به جلب آرا مثبت ملت ایران شده است.

بر اساس این گزارش دکتر احمدی نژاد در جامعه روستایی کشور بطور میانگین بیش از ‪ ۷۵‬ درصد آرا را بخود اختصاص داده است.

حضور با کشوره و چشمگیر مردم ایران در دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری موجب شگفتی جهانیان و تحلیلگران شده است.

اخبار تکمیلی متعاقباً اعلام می شود.

عضو فراکسیون اصولگرایان مجلس تأکید کرد: پیروز اصلی حماسه 22 خرداد ملت ایران هستند و نتیجه این انتخابات "نه" بزرگ به فردی بود که نامه بدون سلام و السلام به رهبر انقلاب نوشت.

مهدی کوچک زاده در گفت‌وگو با رجانیوز، ضمن تبریک حضور حماسی مردم ایران در انتخابات 22 خرداد گفت: علی‌رغم بداندیشی و بدخواهی برخی از عوامل داخلی و دشمنان خارجی، مردم ایران با توصیه رهبر انقلاب به پای صندوق های رأی آمدند و با رأی قاطع خود به دکتر احمدی‌نژاد حماسه دیگری آفریدند.

وی با بیان اینکه توهین های صورت گرفته به رییس جمهور و حامیان وی در زمان تبلیغات ریاست جمهوری و پیش از آن بی سابقه بوده است، تصریح کرد: ملت ایران با رأی قاطع و حماسی خود به دکتر احمدی‌نژاد چنان جوابی به دشمنان داخلی و خارجی نظام داد که سال‌ها آن پاسخ را فراموش نخواهند کرد.

وی با تقدیر از حضور یکپارچه مردم ایران< پیروز واقعی در این انتخابات را "تمام مردم ایران" عنوان کرد و افزود: ان‌شاءالله ملت ایران با پشتیبانی کامل، دولت خدمتگزار را در ادامه روند خدمت‌رسانی و مقابله با مفسدان و زورگویان داخلی و خارجی یاری نمایند.

X