راستش یک لحظه کلمه عشق به ذهنم خطور کرده و من عمیقا در معنای عمیقش فرو رفته بودم که نجات من از ان اعماق بسی مشکل می نمود ولی نهایتا دریافتم که
کار هر بز نیست خرمن کوفتن گاو نر می خواهد و مرد کهن
بنابر این به سراغ حافظ رفتم و او گفت:
اولا:
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست
عاشقی شیوه رندان بلاکش باشد
ودر ثانی:
گرت هواست که معشوق نگسلد پیمان
نگاه دار سر رشته تا نگه دارد
ومن در این لحظه گفتم:به قول مهران مدیری: به به ! به به!
ازکسی شنیدم که میگفت:به کلاس یکی از اساتید نویسندگی رفته بودم و انصافا هم استاد کار درست بود وهم کلاس شلوغ
استاددرابتدای کلام گفت:"کسایی که به نویسندگی علاقه دارند دستاشون را بیارند بالا"وهمه اینکاررا کردند وحرف بعدی استاد واقعا در خور تعمق بود:"شما که به نویسندگی علاقه دارید چرا اینجا نشستید؟!!!"