1. فروتنی در آن است که با مردم چنان کنی که دوست داری با تو چنان باشند .
التواضع أن تعطی الناس ما تحب أن تعطاه
المحجة البیضاء ، ج 5 ، ص 225

2. برای خداوند بقعه هایی است که دوست دارد در آنها به درگاه او دعا شود و دعای دعاکننده را به اجابت رساند ، و حائر حسین (ع) یکی از آنهاست .
إن لله بقاعا یحب أن یدعی فیها فیستجیب لمن دعاه ، و الحیر منها
تحف العقول ، ص 510

3. هر کس از خدا بترسد ، مردم از او بترسند ، و هر که خدا را اطاعت کند ، از او اطاعت کنند ، و هر که مطیع آفریدگار باشد، باکی از خشم آفریدگان ندارد ، و هر که خالق را به خشم آورد باید یقین کند که به خشم مخلوق دچار می گردد .
من التقی الله یتقی ، و من أطاع الله یطاع ، و من أطاع الخالق لم یبال سخط المخلوقین . و من أسخط الخالق فلییقن أن یحل به سخط المخلوقین
تحف العقول ، ص 510

4. کسی که چهل روز گوشت نخورد بدخلقی پیدا کند ، و کسی که چهل روز پی در پی نیز گوشت بخورد اخلاقش بد می شود .
من ترک اللحم أربعین صباحا ساء خلقه ، و من أکل اللحم أربعین صباحا ساء خلقه
بحار الانوار ، ج 56 ، ص 326

5. به راستی که خدا ، جز بدانچه خودش را وصف کرده ، وصف نشود. کجا وصف شود آنکه حواس از درکش عاجز است ، و تصورات به کنه او پی نبرد ، و در دیده ها نگنجد ؟ او با همه نزدیکی اش دور است و با همه دوری اش نزدیک . کیفیت و چگونگی را پدید کرده ، بدون اینکه خود کیفیت و چگونگی داشته باشد . مکان را آفریده بدون اینکه خود مکانی داشته باشد . او از چگونگی و مکان بر کنار است . یکتای یکتاست ، شکوهش بزرگ و نامهایش پاکیزه است .
إن الله لا یوصف إلا بما وصف به نفسه ، و أنی یوصف الذی تعجز الحواس أن تدرکه و الاوهام أن تناله و الخطرات أن تحده و الأبصار عن الإحاطة به . نأی فی قربه و قرب فی نأیه ، کیف الالکیف بغیر أن یقال : کیف ، و این الأین بلا أن یقال : أین ، هو منقطع الکیفیة و الأینیة ، الواحد الأحد ، جل جلاله و تقدست أسماؤه
تحف العقول ، ص 510

6. هر که بر طریق خداپرستی محکم و استوار باشد ، مصائب دنیا بر وی سبک آید ، گر چه تکه تکه شود .
من کان علی بینة من ربه هانت علیه مصائب الدنیا و لو قرض و نشر
تحف العقول ، ص 511

7. اگر بگویم کسی که تقیه را ترک کند مانند کسی است که نماز را ترک کرده ، راست گفته ام .
لو قلت إن تارک التقیة کتارک الصلاة لکنت صادقا
تحف العقول ، ص 511

8. شخص شکرگزار ، به سبب شکر ، سعادتمندتر است تا به سبب نعمتی که باعث شکر شده است . زیرا نعمت ، کالای دنیاست و شکرگزاری ، نعمت دنیا و آخرت است .
الشاکر أسعد بالشکر منه بالنعمة التی أوجبت الشکر ، لأن النعم متاع و الشکر نعم و عقبی
تحف العقول ، ص 512

9. خداوند دنیا را سرای امتحان و آزمایش ساخته و آخرت را سرای رسیدگی قرار داده است ، و بلای دنیا را وسیله ثواب آخرت ، و ثواب آخرت را عوض بلای دنیا قرار داده است .
إن الله جعل الدنیا دار بلوی و الَخرة دار عقبی ، و جعل بلوی الدنیا لثواب الَخرة سببا ، و ثواب الَخرة من بلوی الدنیا عوضا
تحف العقول ، ص 512

10. ستمکار بردبار ، بسا که بوسیله حلم و بردباری خود از ستمش گذشت شود و حق دار نابخرد ، بسا که به سفاهت خود ، نور حق خویش را خاموش کند .
إن الظالم الحالم یکاد أن یعفی علی ظلمه بحلمه و إن المحق السفیه یکاد أن یطفئ نور حقه بسفهه
تحف العقول ، ص 512

11. کسی که خود را سبک می شمارد ، از شر او در امان مباش .
من هانت علیه نفسه فلا تأمن شره
تحف العقول ، ص 512

12. اگر همه مردم مسیری را انتخاب کنند و در آن گام نهند ، من به راه کسی که تنها خدا را خالصانه می پرستد خواهم رفت .
لو سلک الناس وادیا شعبا لسلکت وادی رجل عبد الله وحده خالصا
بحار الانوار ، ج 78 ، ص 245

13. حسد نیکوییها را نابود سازد .
الحسد ماحق الحسنات
مسند الامام الهادی ، ص 302

14. تکبر و غرور ، دشمنی آورد .
الزهو جالب المقت
مسند الامام الهادی ، ص 302

15. فقر آزمندی نفس است و ناامیدی بسیار .
الفقر شره النفس و شدة القنوط
بحار الانوار ، ج 78 ، ص 368

16. بخل ناپسندیده ترین خلق و خوی است .
البخل أذم الأخلاق
مسند الامام الهادی ، ص 302

17. طمع خصلتی ناروا و ناشایست است .
الطمع سجیة سیئة
مسند الامام الهادی ، ص 302

18. امام هادی (ع ) به کسی که در ستایش از ایشان افراط کرده بود فرمودند : از این کار خودداری کن که تملق بسیار ، بدگمانی به بار آورد ، و اگر برادر مؤمنت مورد اعتماد تو واقع شد ، از تملق او دست بردار و حسن نیت نشان ده .
قال ابوالحسن الثالث (ع ) لرجل و قد أکثر من إفراط الثناء علیه : أقبل علی شأنک ، فإن کثرة الملق یهجم علی الظنة ، و اذا حللت من أخیک فی محل الثقة فاعدل عن الملق الی حسن النیة
مسند الامام الهادی ، ص 302

19. هرگاه در زمانه ای عدل بیش از ظلم رایج باشد ، بدگمانی به دیگری حرام است ، مگر آنکه آدمی بدی از کسی ببیند ، و هرگاه در زمانه ای ظلم بیش از عدل باشد ، تا وقتی که آدمی خیری از کسی نبیند ، نباید به او خوش بین باشد .
اذا کان زمان العدل فیه أغلب من الجور فحرام أن یظن بأحد سوء حتی یعلم ذلک منه ، و اذا کان الجور أغلب فیه من العدل فلیس لأحد أن یظن بأحد خیرا ما لم یعلم ذلک منه
مسند الامام الهادی ، ص 304

20. بهتر از نیکی نیکوکار است ، و زیباتر از زیبایی ، گوینده آن است ، و برتر از علم حامل آن است ، و بدتر از بدی ، عامل به آن است ، و وحشتناکتر از وحشت ، آورنده آن است .
خیر من الخیر فاعله ، و أجمل من الجمیل قائله ، و أرجح من العلم حامله ، و شر من الشر جالبه ، و أهول من الهول راکبه
مسند الامام الهادی ، ص 304

21. از کسی که بر او خشم گرفته ای ، صفا و صمیمیت مخواه و از کسی که به وی خیانت کرده ای ، وفا مطلب ، و از کسی که به او بدبین شده ای ، انتظار خیرخواهی نداشته باش ، که دل دیگران برای تو همچون دل تو برای آنهاست .
لاتطلب الصفا ممن کدرت علیه ، و لا الوفاء لمن غدرت به ، و لا النصح ممن صرفت سوء ظنک الیه ، فإنما قلب غیرک کقلبک له
مسند الامام الهادی ، ص 305

22. خشم بر زیردستان از پستی است .
الغضب علی من تملک لؤم
مسند الامام الهادی ، ص 304

23. هر که از خود راضی باشد ، خشمگیران بر او زیاد خواهند بود .
من رضی عن نفسه کثر الساخطون علیه
مسند الامام الهادی ، ص 303

24. مقدرات چیزهایی را بر تو نمایان می سازد که به فکرت خطور نکرده است .
المقادیر تریک ما لا یخطر ببالک
مسند الامام الهادی ، ص 303

25. نارضایتی پدر و مادر ، کم توانی را به دنبال دارد و آدمی را به ذلت می کشاند .
العقوق یعقب القلة و یؤدی الی الذلة
مسند الامام الهادی ، ص 303

26. مردم در دنیا با اموالشان و در آخرت با اعمالشان هستند .
الناس فی الدنیا بالأموال و فی الَخرة بالأعمال
مسند الامام الهادی ، ص 304

27. مسخرگی ، تفریح سفیهان و کار جاهلان است .
الهزل فکاهة السفهاء و صناعة الجهال
مسند الامام الهادی ، ص 304

28. وقت جان دادنت نزد خانواده ات را به یاد آر که در آن هنگام طبیبی جلوگیر مرگت و دوستی نفع رسانت نباشد .
أ أذکر مصرعک بین یدی أهلک ، و لاطبیب یمنعک و لاحبیب ینفعک
مسند الامام الهادی ، ص 304

29. جدال ، دوستی قدیمی را تباه می کند و پیوند محکم را می گسلد و کمترین چیزی که در آن است کوشش برای غلبه بر دیگری است ، که آن هم ریشه علتهای جدایی می باشد .
المراء یفسد الصداقة القدیمة و یحلل العقدة الوثیقة ، و أقل ما فیه أن تکون فیه المغالبة ، و المغالبة أس أسباب القطیعة
مسند الامام الهادی ، ص 304

30. حکمت ، اثری در دلهای فاسد نمی گذارد .
الحکمة لا تنجع فی الطباع الفاسدة
مسند الامام الهادی ، ص 304

31. برای نعمتها همسایه خوبی شوید و با شکرگزاری به افزودن آن امیدوار باشید .
ألقوا النعم بحسن مجاورتها ، و التمسوا الزیادة فیها بالشکر علیها
مسند الامام الهادی ، ص 305

32. گلایه کلید گرانباری است ، ولی گلایه بهتر از کینه توزی است .
العتاب مفتاح الثقال ، و العتاب خیر من الحقد
مسند الامام الهادی ، ص 304

33. نادان ، اسیر زبان خویش است .
الجاهل أسیر لسانه
مسند الامام الهادی ، ص 304

34. افسوس کوتاهی کارهای گذشته را با تلاش در آینده جبران کنید .
أذکر حسرات التفریط بأخذ تقدیم الحزم
مسند الامام الهادی ، ص 304

دسته ها : حدیث
X